انگار یکی ۱۱ تا تیر خورده باشه و یه پاش رو روی مین از دست داده باشه و ۶۵ درصد خون بدنش رفته باشه، بسپارن بهت و بگن سالمش کن! مگه می شه؟! یه گلدون دارم که خشک شده، هیچی توش نیست. با خودم می گم "درستش کن #مظاهر ، تو می تونی" من می تونم؟! من از کجا می دونم که می تونم؟! می رم بیرون از اتاق، در رو محکم می بندم. بیست و پنج دقیقه ست که دیگه به #پایان_نامه فکر نمی کنم و فکر می کنم به این گلدون. نمی دونم، نمی دونم باید چیکار کنم باهاش. نمی تونم، نمی تونم سالمش کنم.
.
مثل خودم شده، تیکه و پاره. هیچی نداره، ولی ریشه داره، و همین ریشه داشتنش امید می ده بهم. آخ که اگه سالمش کنم چی می شه. گلدونِ #چاوشی رو پِلِی می کنم، همون تک آهنگی که چاوشی وقتی منتشرش کرد به هوادارهاش گفت "این آهنگ رایگانه، گوش کنید نوش جونتون. اما هرچی‌ دوست داشتین بریزین به فلان کارت تا یه زندانی رو آزاد کنیم" و اون زندانی آزاد شد. می خونه، قشنگ می خونه بی انصاف، خیلی قشنگ می خونه. "من یه گلدون پر از گل بودم، وزش چشم تو پائیزم کرد/ عشق من! عشق به دست آوردنت، با همه دنیا گلاویزم کرد"
.
"مُردَم از تشنگی اما لب تو، یه عطش به خنده دعوتم نکرد/ بِینِ این اومده ها و رفته ها، هیچکس مثل تو اذیتم نکرد" برمی گردم اتاق، سرچ می کنم ببینم چه چیزهایی واسه این گل و گلدون مهمه، نور و آب؟ یعنی فقط اگه نور و آب باشه کافیه؟ من که همیشه به وقتش بهش آب دادم و نورش هم خوب بوده، حتی گاهی وقت ها باهاش صحبت کردم و واسه اش آهنگ بی کلام هم گذاشتم، نه از این بی کلام های مسخره، واسه اش #بیژن_مرتضوی گذاشتم، یعنی الان باید بنفشه ی آفریقایی تحویل می گرفتم ولی در عوض یه کاکتوس از تیره ی بیابان های کالاهاری نصیبم شده!
.
"سر این سفره هنوزم یه نفر، روز و شب منتظر مهمونه/ مطمئن باش کسی قادر نیست، منو از عشق تو برگردونه" دقیقه ی ۲ و ثانیه ی ۲۴ تا دقیقه ی ۲ و ثانیه ی ۳۳، همونجایی که چاوشی چیزی نمی خونه و آدم حس می کنه آهنگ تموم شده، اما یه دفعه یه موسیقی شنیده می شه، یه موسیقی عجیب و شاید چیزی شبیه معجزه!
.
"اگه دوست نداشتی رنجوندنمو، هیچ وقت از تو نمی رنجیدم/ اگه زندگی می کردی با من، زندگیمو به تو می بخشیدم . نبین امروز دارم به خاطرت، دردمو توی خودم می ریزم/ تو فقط اشاره کن ببین چطور، همه دنیا رو به هم می ریزم" همه مون به یه سکوت احتیاج داریم تا "همه دنیا رو به هم بریزیم" و توی اون فرصتی که گیوتین گردنمون رو دو شقّه نکرده و یا دستگیره ی گاز رو باز نکردن که خفه‌مرگ بشیم یا شوک صندلی برقداری که رووش نشوندنمون اتصالی کرده، خاک گلدونمون رو زیر و رو کنیم و به ریشه مون زل بزنیم و بگیم "تو می تونی، باور کن که می تونی، اگه نمی تونستی ریشه ات مُردِه بود، ریشه ات یه مدرکه واسه ی بقا، ببین که هستی، ببین که زنده ای، ببین که ریشه داری"


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

هیئت روضه الزهرا (س)محفل بسیجیان و رهروان ولایت شهرستان بابلسر امید ارگ علم روز نمایندگی پکیج آریستون در رشت زندگی بدون من مرجع رباتیک و الکترونیک دو خَط رُوضِه | تاملى کوتاه بر متن هاى کوتاه مذهبی دور برگردون مهشید دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. گروه جغرافیای استان آذربایجان غربی